الگوی معناشناختی ارزش‌گذاری؛ رهیافتی نو در تحلیل انتقادی گفتمان‌های مطبوعاتی

Authors

Abstract:

تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که از دل جریان زبانشناسی انتقادی دهه 1970 میلادی برخاست و توانست در تحلیل گفتمان­های خبری و آشکارسازی روابط ایدئولوژیک حاکم بر آنها بسیار موفق عمل کند. تحلیل انتقادی اخبار و محصولات رسانه‌ای یکی از پربسامدترین و پربازده‌ترین شاخه های تحلیل گفتمان انتقادی بوده است. در پژوهش حاضر رویکرد جدیدی به تحلیل اخبار با عنوان الگوی معناشناختی ارزش‌گذاری ارائه می‌شود که بیش­تر رهیافتی معناشناختی دارد و می‌تواند متون خبری را در سطوح تازه‌ای مبتنی بر ویژگی های معنایی تحلیل نماید. در مقاله حاضر، ضمن معرفی این رویکرد نوین، یک نمونه خبر از روزنامه واشنگتن پست با موضوع پرونده هسته‌ای ایران و مذاکرات ایران با کشورهای غربی نیز در این چارچوب تحلیل می‌گردد تا میزان کفایت این انگاره در عمل نیز به نمایش گذاشته شود. پژوهش حاضر ضمن معرفی ویژگی‌های انگاره ارزش‌گذاری، در پی آن است که مشخص کند کاربرد این انگاره چه ارزش افزوده‌ای را به تحلیل‌های انتقادی اخبار می‌افزاید. یافته‌های تحقیق نشان داد که با توجه به ویژگی‌های معناشناختی، به ویژه در چارچوب معناشناسی ارزش‌گذاری وایت (2006)، می‌توان سطوح تحلیل تازه‌ای به تحلیل‌های انتقادی افزود و با توجه به مواردی  مانند تاثیر عاطفی، بهادهی و داوری به تحلیل نقش معنایی عناصر زبانی در تحلیل گفتمان پرداخت. در شرایطی که تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکردی رایج و متداول در عرصه تحلیل کلام مطرح است، انگاره هایی همچون الگوی معرفی شده در پژوهش حاضر می تواند راهگشای پژوهش های کلامی آتی باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیل فرهنگی- انتقادی گفتمانهای سکولاریستی در جنبش دانشجویی متأخّر ایران

هدف:هدف این مقاله، تحلیل فرهنگی- انتقادی گفتمانهای چهارگانة سکولاریستی در جنبش دانشجویی متأخّر ایران است. در چارچوب این مطالعه، به زمینه‌ها و علل شکل‌گیری این گفتمانها، دالها ، وزن و عقبة بدنة دانشجویی، غایات و برنامه‌های عمده و در نهایت، نقد رویکرد راهبردی و ایدئولوژیک آنها پرداخته شده است. روش:روش پژوهش به طور عمده مبتنی بر «مشاهدة مستقیم» بوده که با رجوع به برخی منابع مکتوب، تکمیل شده است. سپ...

full text

تحلیل انتقادی استعاره عشق در ترانه‌های فارسی: رهیافتی پیکره‌ای

پژوهش حاضر به تحلیلِ گفتمانِ استعارة­ مفهومیِ عشق، بر پایة رویکرد پیکره‌ایِ تحلیلِ انتقادیِ استعاره (Charteris-Black, 2004) در ترانه­های فارسی، با مضامین عاشقانه و اجتماعی می­پردازد. بر این مبنا، این مقاله می­کوشد تا دریابد استعاره­های مفهومی عشق در گفتمان ترانه­ های عاشقانه و اجتماعی چگونه طبقه ­بندی می­شوند و مفهوم ­سازی استعاری عشق در گفتمان‌های عاشقانه و اجتماعی نیز چه تفاوت­هایی با یکدیگر دارند....

full text

تحلیل برخی گفتمانهای رفاهی در دوران اصلاحات

طرح مسأله: این مقاله با هدف بررسی برخی گفتمان‌های رفاهی در دوران اصلاحات انجام پذیرفته است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی ساخت گفتمان‌های رفاهی در سخنان رئیس جمهور دوره اصلاحات بین سالهای 1376-1384 پرداخته شده است تا ویژگی‌های گفتمانی این دوره بازشناسی و معرفی گردد و تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه از گفتمان رفاهی در بستر تاریخی ـ اجتماعی آن انجام پذیرد. اهمیت این تحقیق از بعد کاربرد...

full text

نظریه انتقادی نو، نظم دموکراتیک مشورتی و الگوی مردم‌سالاری دینی

الگوی مردم‌سالاری دینی از ظرفیت انتقادی خاصی نسبت به الگوهای نظری نظام سیاسی برخوردار می‌باشد. مقاله حاضر، با الهام از آموزه‌های نظریه انتقادی نو و تبیین ظرفیت انتقادی الگوی نظم دموکراتیک مشورتی به‌مثابه حاصل نظریه انتقادی نو، ابتدا به تبیین همسویی‌ها و قرابت‌های نظری الگوی نظم دموکراتیک مشورتی با الگوی مردم‌سالاری دینی پرداخته، سپس با مقایسه الگوی مردم‌سالاری دینی با چهار الگوی نظم سلطانی، سکو...

full text

تحلیل برخی گفتمانهای رفاهی در دوران اصلاحات

طرح مسأله: این مقاله با هدف بررسی برخی گفتمان‌های رفاهی در دوران اصلاحات انجام پذیرفته است. در این تحقیق به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی ساخت گفتمان‌های رفاهی در سخنان رئیس جمهور دوره اصلاحات بین سالهای 1376-1384 پرداخته شده است تا ویژگی‌های گفتمانی این دوره بازشناسی و معرفی گردد و تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه از گفتمان رفاهی در بستر تاریخی ـ اجتماعی آن انجام پذیرد. اهمیت این تحقیق از بعد کاربرد...

full text

رهیافتی نو به بنیادهای هرمنوتیکی علوم‌ انسانی

در این جستار کوشش شده است نسبت میان فلسفه و علوم ‌انسانی با نگاهی نو و باتوجه‌به بنیادهای هرمنوتیکی آنها بررسی و مطالعه شود. مطابق ادعای این مقاله، هر رشته و شاخۀ معرفت موجود در علوم ‌انسانی نگاهی مابعدالطبیعی و فلسفی دارد که بر مبنای بنیادی هرمنوتیکی ایجاد شده است؛ بنابراین، علوم‌انسانی از فلسفه و مابعدالطبیعه بی‌نیاز نیست. در این پژوهش با در نظر گرفتن نسبتی که انسان با فهم و تفسیر و به‌طور عا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 8  issue 15

pages  65- 88

publication date 2017-08-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023